مرکز ارتباطات‌و رسانه

آستان قدس رضوی

www.razavi.ir

روایتی از شمع‌ها و اشک‌ها در سوگ امام مهربان

روایتی از شمع‌ها و اشک‌ها در سوگ امام مهربان

روایتی از شمع‌ها و اشک‌ها در سوگ امام مهربان

با فرارسیدن دهه پایانی ماه صفر، مشهد و بارگاه نورانی امام رضا (ع) در غمی مشترک فرو رفت. امسال نیز، همزمان با شب شهادت امام هشتم، هزاران زائر و مجاور با چشمانی اشکبار و دل‌هایی داغدار در صحن پیامبر اعظم (ص) گرد هم آمدند تا در آیین خطبه‌خوانی ــ این سنت دیرینه و معنوی ــ بار دیگر غربت امام رئوف را به سوگ بنشینند.

شعله‌های لرزان شمع‌ها در دستان خادمان، نوای جان‌سوز مرثیه‌خوانان و قرائت خطبه، حال‌وهوای حرم را به دریایی از اشک و اندوه بدل کرده بود. در این شب‌ها، هوای مشهد رنگ عزا به خود می‌گیرد؛ شهری که با پرچم‌های سیاه پوشانده شده و نوای روضه و نوحه از هر کوچه و گذری شنیده می‌شود. در این ایام، قلب ایران در حرم مطهر امام رضا (ع) می‌تپد و شوق زیارت، زائران را از دورترین نقاط کشور و حتی فراتر از مرزها به سوی خراسان می‌کشاند.

سال ۱۴۰۴ نیز، همچون سالیان گذشته، شب شهادت امام مهربانی‌ها با آیین خطبه‌خوانی رنگ و بویی دیگر یافت؛ آیینی که قرن‌هاست زائران و خادمان را گرد هم می‌آورد تا در کنار ضریح نورانی امام رئوف، پیمانی دوباره با ولایت و معرفت ببندند.

هنگام غروب، صحن‌ها و رواق‌ها مملو از جمعیتی بود که با دلی شکسته و چشمانی خیس، چشم به گنبد طلایی دوخته بودند. اشک‌های جاری بر گونه‌ها، آیینه‌ای از دل‌های سوگوار بود.

با پایان نماز مغرب و عشاء، لحظه‌ای که همه چشم‌به‌راهش بودند، فرا رسید: آغاز خطبه‌خوانی.
خادمان آستان قدس رضوی، با لباس‌های مشکی و لاله‌های سبز در دست، به صف ایستادند. صفی منظم و نورانی که شکوهی وصف‌ناشدنی داشت؛ گویی فرشتگان زمینی در حریم رضوی گرد آمده‌اند تا عزای مولای خود را برپا دارند.

در هر گوشه صحن پیامبر اعظم (ص)، زائران اشک می‌ریختند؛ برخی شمعی در دست داشتند و برخی تسبیحی میان انگشتان خود می‌چرخاندند. خادمان با سکوتی سنگین شمع‌ها را روشن می‌کردند و شعله‌های لرزان آنها با اشک‌های جاری بر چهره‌ها در هم می‌آمیخت.

مقامات کشوری و استانی نیز در میان جمع حضور داشتند، اما در آن شب هیچ مقامی بالاتر از «خادمی امام رضا (ع)» نبود؛ همه، از رئیس مجلس تا رئیس قوه قضائیه، در یک صف ایستاده بودند و شمع به دست، خادمانه بر غربت امام رئوف گریستند.

لحظه‌ای خاص و روح‌انگیز زمانی بود که حجت‌الاسلام اسلامی‌فر به قرائت خطبه پرداخت. صدایش با طمأنینه و شکوه در فضای حرم طنین‌انداز شد؛ از یگانگی خدا گفت، از پیامبر اکرم (ص) و خاندان پاکش یاد کرد، و برای رهبر انقلاب و عزت ملت ایران دعا نمود. در آن حال، زائران آرام‌آرام دستان خود را به آسمان بلند کردند و هق‌هق گریه‌شان در میان زمزمه‌های دعا گم شد.

پیشینه این آیین به قرن‌ها قبل بازمی‌گردد. از سال ۱۱۶۰ هجری قمری و به یادگار وقف‌نامه علی‌شاه ــ حاکم وقت خراسان ــ خطبه‌خوانی در شب عاشورا و شب شهادت امام رضا (ع) برگزار می‌شود. امسال نیز، پس از گذر قرن‌ها، این سنت دیرینه بار دیگر احیا شد و نشان داد که چگونه آیین‌های معنوی، پیوندی عمیق میان نسل‌ها برقرار می‌کنند.

هر لحظه، حال‌وهوای حرم سنگین‌تر می‌شد. صحن‌ها در تاریکی شب فرو رفته بودند و تنها روشنایی شمع‌ها و انعکاس نور گنبد طلایی، فضا را روشن می‌کرد. صدای صلوات خاصه، همچون آوایی ملکوتی، به آسمان می‌رفت و در میان اشک و اندوه، هر کس به اندازه وسع دل خود از کرم رضوی طلب می‌کرد.

آن شب، حرم مطهر نه فقط محل سوگواری، بلکه مأمن دل‌های شکسته بود. زائرانی که از راه‌های دور آمده بودند، در کنار خادمان نشسته و عزای امامشان را به پا داشتند. هیچ فاصله‌ای میان غریبه و آشنا نبود؛ همه یکدل و یکصدا، عزادار غربت امام مهربانی‌ها بودند.

10 صفحه آخر