

روایتی از خدمت خنک و شیرین کودکان برای نخستین بار در روزهای داغ تابستان حرم رضوی
شربتخانه امام جواد(ع) جرعهای از صفا، صداقت و صمیمیت
امسال در دل صحنهای نورانی حرم امام رضا(ع)، جایی بود که خنکای شربت با شیرینی لبخند در هم میآمیخت؛ شربتخانه امام جواد(ع). در این شربتخانه «خدمت» رنگ و بوی دیگری داشت؛ خدمتی کودکانه، بیریا و صمیمی. کودکان خادمیار، با دستان کوچک اما قلبهای بزرگ، لیوانهای شربت را پر میکردند و با لبخندی ساده به زائران تقدیم میکردند. شاید دستهایشان لرزان بود، اما آنچه میبخشیدند، تنها جرعهای شربت نبود؛ جرعهای از صفا، صداقت و عشق ناب کودکانه بود.
مدرسهای برای پرورش دلهای کوچک
زائرانی که از راهی دور آمده بودند، وقتی این خدمت کوچک را میدیدند، خستگی سفر از دلشان میرفت. در نگاهشان برق رضایت مینشست و در دلشان دعایی شیرین جاری بود؛ دعایی برای کودکانی که در همان سن کم، طعم شیرین خدمت در آستان امام رضا(ع) را چشیده بودند. شربتخانه امام جواد(ع) تنها مکانی برای رفع عطش نبود؛ مدرسهای بود برای پرورش دلهای کوچک در مسیر بزرگ خدمت. در این فضا کودکان میآموختند که زیارت تنها با حضور در صحن و رواق معنا پیدا نمیکند، بلکه خدمت به زائران هم خود زیارتی بزرگ است. خدمت کودکانه در این شربتخانه، تصویری بود روشن از آینده؛ آیندهای که در آن، نسلهای جدید با عشق به امام رضا(ع)، خدمت را ادامه خواهند داد. لیوانهای شربت میچرخید، لبخندها رد و بدل میشد و مهر رضوی از دل کودکان به دل زائران جاری میشد.